خیلی دلم میخواد اینجا چیزی بنویسم، اما انگار ته کشیدهام، تمام شدهام.
51، خانه دکتر س...برچسب : نویسنده : thelastmetro بازدید : 82
برچسب : نویسنده : thelastmetro بازدید : 62
برچسب : نویسنده : thelastmetro بازدید : 103
باد خنک و خشک دی ماه به صورتم میخورد، روی نیمکتی در عمارت عینالدوله نشستهام، تنها! کلاغها یهو حمله میکند و غار غارشان چنان به فضای باشکوه و غم آلوده عمارت مینشیند که دلم میخواد در همین لحظه میماندم.
راضیام، از خودم، از پاهای خستهام که میدوند تا این بار به تنهایی زندگی تازهی بسازد.
دوباره به فکر چمدانم
کتابخانه ملی
کلماتی که به در و دیوار مینویسم که در خاطرم بماند.
به فکر رفتن...
51، خانه دکتر س...برچسب : نویسنده : thelastmetro بازدید : 73
برچسب : نویسنده : thelastmetro بازدید : 103
امروز حالم بهتر بود، هنوز هم ساعت 6 است و حالم بهتر است. چهار روز از وگان شدنم میگذرد. تازه با خودم کنار آمدهام و یادم افتاد باید دنبال چیزهایی که دوست دارم راه بیافتم.
میدانم که این خطها را میخوانی...من خوبم!
51، خانه دکتر س...برچسب : نویسنده : thelastmetro بازدید : 68
برچسب : نویسنده : thelastmetro بازدید : 81
برچسب : نویسنده : thelastmetro بازدید : 65
برچسب : نویسنده : thelastmetro بازدید : 105
دوباره کارم و از دست دادم و یک بار دیگه فهمیدم فقط باید بنویسم. توی پروسه طلاق آدم همش چنگ میزنه به چیزهایی که خوشحالاش میکنه اما انگار یک تیغه بین تو و همه آدمها کشیدن، من که همیشه در دسته بندی “مینا“ البته جا میگرفتم و موندم.
منتظر یک تلفنم که نمیدونم چرا خبری ازش نیست، صدایی که خوشحالم میکنه و سالهاست ازش بیخبرم. همیشه منتظرم، همیشه.
51، خانه دکتر س...
برچسب : نویسنده : thelastmetro بازدید : 68